
ابوالحسن فراهانی
شمارهٔ ۴۴
۱
دوش در بزم که بی روی تو خون بود شراب
کرد یاد دهنت شد دهن جام پر آب
۲
بخت در خواب و ازو این همه آزار کشم
وای بر من اگرم بخت نمی بود به خواب
نظرات