
ابوسعید ابوالخیر
تکه ۲۵
۱
از دوست به هر چیز چرا بایدت آزرد
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
۲
گر خوار کند مهتر خواری نکند عیب
چون باز نوازد شود آن داغ جفا سرد
۳
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد
۴
او خشم همی گیرد تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر مینتوان نکرد
تصاویر و صوت

نظرات
محمود
اصغر رصایی
امیر
نادر