ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۱۳

۱

پرسیدم ازو واسطهٔ هجران را

گفتا سببی هست بگویم آن را

۲

من چشمِ توام اگر نبینی چه عجب

من جانِ توام کسی نبیند جان را

تصاویر و صوت

سخنان منظوم ابوسعید ابوالخیر به کوشش سعید نفیسی، طهران ۱۳۳۴ » تصویر 69

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۹/۱۲ - ۱۳:۴۵:۳۵
شعر معنی بسیار عمیقی دارد.
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ - ۰۷:۰۶:۵۶
جدای بحث عمیق و یا سطحی بودن شعر، نکته نظر بنده رو جلب کرد و آن اشاره زیبای جناب ابوسعید به هجران است. هجران همیشه هستو فقط روح انسان است که لاینفک است.آن هم خداست. انسان هرگز از خدای خویش جدا نخواهد شد. هرچند او را بپرستد یا نه ولی تنها موجودی که طعم هجران خویش را به کام انسان نمی نشاند همین خداست.
user_image
روفیا
۱۳۹۳/۱۱/۲۱ - ۰۸:۵۳:۲۵
شیخ محمود شبستری در گلشن راز توضیح جالبی در این باره دارد :زهی نادان که او خورشید تابان به نور شمع جوید در بیابانهمه عالم به نور اوست پیداکجا او گردد از عالم هویدااگر در تاریکی به سر می بریم نور شمع واسطه خوبی برای دیدن است .ولی اگر در روشنایی باشیم استفاده از شمع برای دیدن نور احمقانه است .چون شمع خودش نورش را از خورشید وام دارست .پیش ان خورشی کو بس روشن استدر حقیقت هر دلیلی رهزن است استفاده از هر واسطه ای برای اثبات وجود خدا فقط ما را از او دور می کند .چون وجود او را میشود حس کرد .
user_image
شجاع الدین شقاقی
۱۳۹۴/۰۷/۲۰ - ۱۰:۲۳:۱۹
منم و شاهد ِ مندر درون ِ جان و جانانیّ و جانم داده ایمیهمان ِ جانی و دانم که آنم داده ایحاضر و هم ناظری بر سفره ی جان و دلمشاهد ِ خوانی مرا از هر چه خواهم داده ای
user_image
کمال
۱۳۹۴/۰۹/۲۵ - ۱۴:۰۶:۰۱
جمع آن: 4530
user_image
سعیدحدادی
۱۳۹۹/۰۷/۲۳ - ۰۱:۵۵:۵۷
سلطان و سلاطین شیخ الشیوخ ابوسعید سلام الله علیه هرچی میگه هم میتونن همه بفهمن هم هیچ استاد و امام عرفانی و خداشناسی ام نمیتونه ادعا کنه میتونه بهتراز اون بدونه چون ایشون هم جاسوس القلوب اصلیه تاریخ هستن هم کسی هستن که ابن سینا بزرگترین فیلسوف دانشمند تاریخ اسلام میگه هرچی من میدونم شیخ ابوسعید میبینه!!!!!! پس لطفا راجب درجه ابوسعید هیچ ابله دانایی نظر نده که درجه عصمت داره عاشقشم بخدا عشقه محضه اسرارالتوحید زندگی نامه اشه...
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۷/۲۴ - ۰۹:۲۸:۵۹
با سلام..خطاب به سعید حدادی..لطفا ادب را در گفتار و نوشته هایتان رعایت بفرمایید...هیچ انسان اهل شعر و فرهنگی با ادبیات سخیف و توهین امیز صحبت نمیکند...
user_image
بهزاد
۱۳۹۹/۱۰/۰۳ - ۰۵:۲۰:۴۳
درود. بحث هجرت و هجران باید با فاکتور «اراده» بررسی بشه اون وقت با این آیه مبارکه که می فرمایید انا لله و انا الیه راجعون جالب تر میشه. به نظرم من بحث هجران هستش نه دیدن و ندیدن و نزدیک و دور بودن خدا. من با اون مخاطب ناشناس که بالا مطلب گذاشت خیلی موافقم. ضمنا جمله زیبایی از دکتر شریعتی عزیز هست که می گه:برای خراب کردن یک حقیقت، خوب به آن حمله نکنید بد از آن دفاع کنید.
user_image
مهدی رضوان
۱۴۰۰/۱۰/۲۶ - ۱۵:۳۶:۲۶
بسیار زیبا
user_image
محسن جهان
۱۴۰۱/۰۸/۲۲ - ۰۳:۳۱:۵۶
تفسیر رباعی فوق: عارف و شاعر نامدار قرن چهارم در این رباعی از محاوره‌ای خیالی با خداوند سخن می‌گوید: از او پرسیدم دلیل دوری من بنده از تو چیست؟
پاسخ داد علت آنرا برایت بازگویم.  من چشم و تمام جوارح تو هستم که اگر قادر به درک آن نیستی درعجب هستم. و من در واقع جان و روح تو هستم، که شاید کسی آنرا فهم نکند. به همین دلیل است که خداوند در قرآن کریم ( آیه ۷۲ سوره مبارکه ص) می‌فرماید: "فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ" پس آن گاه که او را به خلقت کامل بیاراستم و از روح خود در او بدمیدم بر او به سجده در افتید.