
میرزا آقاخان کرمانی
بخش ۲۳ - کشتن دمور سیروس را
۱
وز آن روی سیروس در باختر
تبه گشت بر دست قوم تتر
۲
زنی کش تومیریس گفتند نام
به کین پسر بد بسی تلخ کام
۳
که شاهش به آوردگه کشته بود
ازین رو به خون دل آغشته بود
۴
چو بشنید کان شاه والاتبار
یکی گوشه بگزیده در نوبهار
۵
سپه گرد کرد و یلان را بخواند
سوی کشور بلخ لشکر براند
۶
برید آن سر شاه یزدان پرست
همه باختر کرد چون خاک پست
۷
یک تشت بنهاد پرخون برش
به خون اندر افکند روشن سرش
۸
دمورش به شهنامه خواند است و بس
سیاوس جز این شه نبود است کس
۹
همانا که گرسیوز این جنگ بود
که پنداشتندش دلیری عنود
۱۰
همانا رزم ارجاسب کامد به بلخ
ازو روز لهراسب شد تار و تلخ
۱۱
مگر کشتن شاه آزاده بود
که از تخم آکمین لرزاده بود
۱۲
خوشا وقت آن شهریار گزین
که از آتنه تاخت تا هند و چین
تصاویر و صوت

نظرات