
میرزا آقاخان کرمانی
بخش ۷۳ - پادشاهی پیروز
۱
زهرمز چو پیروز دل شاد شد
روانش ز اندیشه آزاد شد
۲
بیامد به تخت مهی بر نشست
همان دست کهتر برادر به دست
۳
یکی خشک سالی بیامد پدید
که کس در جهان روی سیری ندید
۴
به هامون درآمد شه نام دار
همی خواست از دادگر زینهار
۵
چو زین گونه شد شاه با آفرین
بیامد یکی ابر در فرودین
۶
همی در ببارید بر خاک خشک
همی آمد از بوستان بوی مشک
۷
چو پیروز ازین روز تنگی برست
یکی شارسان کرد جای نشست
۸
که یادان فیروز بد نام او
از آن جا برآمد همه کار او
۹
در این روز گویند پیروز رام
که پیروز آن جا بشد شادکام
تصاویر و صوت

نظرات