
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۱۸۶
۱
مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان کردن
درون مدعی مشکل که پاک از کین توان کردن
۲
نه از باد هوا هرکس ازین گلشن برد بویی
بصد خون جگر چون گل نفس مشکین توان کردن
۳
اگر خون جگر باشد که مشک چین شود اما
نه هر خون کز جگر پالود مشک چین توان کردن
۴
تو زان من نخواهی شد مگو خواهم شدن باری
بدین حیلت مگر دل را گهی تسکین توان کردن
۵
شنیدم زیر لب دایم دعای مردنم گویی
همه عمر از هوای این دعا آمین توان کردن
۶
مرا یاد تو ایمان است و اینم زنده میدارد
دریغا بعد مرگ این نکته را تلقین توان کردن
۷
میسر کی شود خواب فراغت در جهان اهلی
مگر خشت در میخانه را بالین توان کردن
نظرات