
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۳۹
۱
ماییم دل و دین بسر کار تو کرده
نقد دو جهان در سر بازار تو کرده
۲
داد از که ستانیم مگر هم زلب تو
زانها که بما نرگس خونخوار تو کرده
۳
ای کان مروت مکش اینخسته جگر را
امروز که جا سایه دیوار تو کرده
۴
هم عاقبت ازبند فراقم برهاند
آنکسکه من خسته گرفتار تو کرده
۵
رحمی بکن ایگل که بصد نازبر آرد
اهلی دل خود را که چنین خوار تو کرده
نظرات