
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۲۴۵
۱
اگر چه عشق نکویان جراحتست همه
جراحتست که در سینه راحتست همه
۲
وصال گل طلبی بخت باید ای بلبل
مگو که کار بعقل و فصاحتست همه
۳
قدت نه سرو که ناز و کرشمه است تمام
رخت نه ماه که حسن و ملاحتست همه
۴
چه عارضست و چه حسنست این تعالی الله
چو صبح اهل سعادت صباحتست همه
۵
زبان طعن رقیبان بسوخت اهلی را
هلاک مردن جسم و جراختست همه
نظرات