
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۱۳۶۵
۱
ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی
جانرا چو گلی در کف دست تو نهادی
۲
گر بوی ترا یوسف مصری بشنیدی
سر بر زدی از خاکو بپای تو فتادی
۳
حسن تو پسر گر شدی از روز ازل فاش
بی عشق کس از ما در ایام نزادی
۴
گر عقد محبت دل ما با تو نبستی
چشم تو در فتنه برویم نگشادی
۵
در گلشن فردوی که کوثر دهدش آب
هرگز ز تو خوشتر ندمد نخل مرادی
۶
بر خاک نهادم به ادب پیش سگت روی
در روی زمین نیست چو من خاک نهادی
۷
اهلی است غلام تو و هیچش نکنی یاد
بدبخت غلامی که نیرزید به یادی
تصاویر و صوت

نظرات