
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۷۲
۱
خاری که راه در دل از آن جور پیشه کرد
از بسکه ماند در دلم آن خار ریشه کرد
۲
سنگین دلی است صورت شیرین که کوهکن
بوسی تراش ازو نتواند به تیشه کرد
۳
مردم پری به شیشه، گر از ساحری کنند
چشم خوش تو مردم ساحر بشیشه کرد
۴
هرکس که مست آهوی چشم تو گشته است
مشنو که پنجه با سگ او شیر بیشه کرد
۵
ورد فرشته بود چو اهلی طریق من
تعلیم غمزه تو مرا سحر پیشه کرد
نظرات