
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۷
۱
چه عقل و دانش و هوشیست بر کمال مرا
که ی برد دگر آن خط برون ز حال مرا
۲
شراب کوثر اگر ساقیش نه دوست بود
حرام باد اگر آن می بود حلال مرا
۳
چو خضر از آب حیات لبت نگردم سیر
اگر حیات بود صد هزار سال مرا
۴
گمان مبر که خیال کس دگر دارم
که جز خیال تو کس نیس در خیال مرا
۵
مرا چه حد که توام یار خویشتن خوانی
سگ توام مکش ای مه ز انفعال مرا
۶
بهل که دود دلم در جهان بر آید سخت
که بی رخ تو گرفت از جهان ملال مرا
۷
فلک چو اهلی از آنم بچنگ بخت نماند
که داد عشق تو صد گونه انفعال مرا
نظرات