
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۷۹
۱
خط سبزی که سر از لعل تو برخواهد کرد
تاچه با جان من خسته جگر خواهد کرد
۲
بر رخ همچو گلت سبزه که برمیخیزد
رستخیزی است که جان زیر و زبر خواهد کرد
۳
رخنه ها در دل من میکند آن خط دگرم
نه که راضی بهمین است دگر خواهد کرد
۴
در دل آن روز که آتش زدی ام می گفتم
کاخر این دود دلم در تو اثر خواهد کرد
۵
ملک دل جای تو ای رشک بتان خواهد بود
تو درون آی که جان عزم سفر خواهد کرد
۶
برهمن وارم اگر زنده در آتش سوزی
کافرم گر دلم از عشق حذر خواهد کرد
۷
یار بر تربت اغیار چو باد از گذرد
اهلی سوخته دل خاک بسر خواهد کرد
نظرات