
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۸۵
۱
چند آن می لب عاشق مخمور ببیند
چند آب خضر تشنهلب از دور ببیند
۲
از روی تو کی سیر شود عاشق اگر هم
از صبح ازل تا نفس صور ببیند
۳
تا گنج غم عشق تو در خانه دلهاست
یک خانه که از جور تو معمور ببیند؟
۴
دزدیده ز مردم نگرد روی تو عاشق
ور دست دهد هم ز تو مستور ببیند
۵
روشن شودش صبح سعادت ز جمالت
هرکس که ترا در شب دیجور ببیند
۶
مجنونصفت از خلق رمد آهوی سرمست
گر یک نظر آن نرگس مخمور ببیند
۷
از خاک شهیدان غم عشق دمد نور
اهلی چه خوش آن دیده که این نور ببیند
نظرات