
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۱۴۴
۱
باز دل را تازه شد درد کهن با یار نو
بوالعجب شکلی است این درد کهن دلدار نو
۲
گنبد نیلوفری ما را بتو خاری نهاد
ای گل دل ها فدای ضربت این خار نو
۳
کار نو در پیش می باید گرفتن بعد از این
بار نو گردی بتا باید گرفتن کار نو
۴
گرچه دل بس نازنین و نازتو بس دلکش است
دیر باید تا برآید دل بطبع بار نو
۵
از تجمل ها همین دل کهنه داری ای اثیر
کم ز تو قیر مطّر آبی در این بازار نو
نظرات