
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۱۶۲
۱
من تنگدل و تو تنگ خوئی
من خوب سخن، تو خوبروئی
۲
با من بکن آن که لطف یزدان
با روی تو کرد، از نکوئی
۳
برتنگ دلی من به بخشای
کز، دل همه گرد غم بشوئی
۴
آخر بکنار من رسی باز
چون گرد همه اثیر پوئی
نظرات