
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۱۸۰
۱
بدین جمال اگر تو را وفاستی
همه جهان به مملکت تو راستی
۲
وگر، به، سکه بودمی، شدی به دل
که خطبه طرب به نام ماستی
۳
خیالت اینکه حلقه باز میزند
ور آمدی ز در گر آشناستی
۴
بخواست دل به دام و بند و دل که جان
فدای اوست کاشکی بخواستی
۵
جواب چرخ بیوفا بدادمی
اگر دل تو، بر سر وفاستی
۶
وگر به بندگی قبول یافتی
به بخت تو اثیر باد، ساستی
نظرات