
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۱۹۳
۱
جشن فرخنده نوروز جهان افروز است
هر دلی بر سپه نور طرب پیروز است
۲
آفتاب ار به حمل آمد و بفروخت جهان
آفتابی که بجامی است جهان افروز است
۳
پشت بر کار جهان آر، که راه این راه است
روی در روی نشاط آر، که روز این روز است
۴
با کمان فلک فتنه مشو، راست چو زه
زان کجا، ناوکش از مرد خرد کین توز است
۵
دست بر باز چه هنگام گشاد باشه است
بیشه بر شیر چه ایام شکار یوز است
۶
هر حسامی که جهان آب دهد جان شکن است
هر سنانی که فلک تیز کند دلدوز است
۷
ساقیا عالم خاکی گذران است چو باد
در ده آبی که در او شعله انده سوز است
۸
چون سرانداز کند در سپه غم گوئی
خنجر شاه سر انداز مدیح اندوز است
نظرات