
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۲۷
۱
یک امروزت سر من چاکرت هست
چگوئی این لطافت در سرت هست
۲
مرا گر داده ئی صدبار دانم
کزان باری هزار دیگرت هست
۳
بدین معنی تو باکس برنیائی
که از من نازنین تر دربرت هست
۴
گدائی هم بباید چشم بدرا
چو از شاهان هزاران چاکرت هست
۵
چه میگویم تو و جان اینت سودا
کسی باور ندارد باورت هست
۶
نه زین جانهای زهر آلود صد جان
در آن مرجان شکر پیکرت هست
۷
اثیر اینک بدست کافرش ده
اگر دُردی دگر در ساغرت هست
نظرات