اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

شمارهٔ ۳۷

۱

بی غم عشق تو دل بکار نیاید

جان نبود آب و گل بکار نیاید

۲

عقل برافشاند کیسه لیک ز تقصیر

در رخ تو جز خجل بکار نیاید

۳

شمع دلت خوانم ای عزیزتر، از جان

نام تو شمع چگل بکار نیاید

۴

سوی تو هر عشق نامه ئی که نوشتم

نقش جز از خون دل بکار نیاید

۵

ناوک دلدوز برکشی که فلان را

گل شکر معتدل بکار نیاید

۶

تا چو توئی بشکند مصاف ضعیفی

هیچ ایاز و قزل بکار نیاید

۷

بیغم تو یک نفس که شاد بر آرم

گر کنی از من بحل بکارنیاید

تصاویر و صوت

نظرات