
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۴۰
۱
خیمه در کوی یار خواهم زد
در آن غمگسار خواهم زد
۲
با جنیبت گشان نوبت وصل
پای بر روزگار خواهم زد
۳
اولین تازیانه ئی که زنم
بر سر انتظار خواهم زد
۴
با رخ خویش و خط اولکدی
در خزان و بهار خواهم زد
۵
باز بر بام عالم از نخوت
علمی آشکار خواهم زد
۶
خاک در چشم باد خواهم ریخت
آب بر روی نار خواهم زد
۷
پشت پای کمال در ره عشق
بر رخ فخر و عار خواهم زد
۸
دو جهان را چو بشکنم با خود
همه در کارزار خواهم زد
۹
هر اثر کز اثیر خواهد ماند
جز سخن بر کنار خواهم زد
نظرات