
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۶۴
۱
باز مرا عشق کهن تازه شد
باز ز من شهر پر آوازه شد
۲
دل ز برم رخت سفر بار کرد
جان ز پی اش تا در دروازه شد
۳
رنج دل سوخته از حد گذشت
درد دل ریش زاندازه شد
۴
عشق اثیر ار چه کهن گشته بود
مژده شما را که ز سر تازه شد
نظرات