
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۹۸
۱
گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
۲
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
۳
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
هر که را بر پیشگه شمعی بود پروانه باش
۴
در میان پاکبازان بر بساط انبساط
گر همی خواهی که فرزینی شوی فرزانه باش
۵
راه این درگاه، بر نفی است و اثبات ای اثیر
سالها تو روی گر آری، نه در بت خانه باش
تصاویر و صوت

نظرات