
اثیر اخسیکتی
شمارهٔ ۷
۱
ای خامه ی تو منهی سر ازل شده
محتاج کشته ام قَد ری کاغذم فرست
۲
لیک از بریده ئی طمع از مدح نیک من
فرمان توراست هرچه فرستی بدم فرست
۳
کار عدو بدست مراد تو داده شد
خواهی دهم عطاده و خواهی صدم فرست
نظرات