اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

شمارهٔ ۶

۱

ای داروی جان خستگانت، در لب

گردون ز تو سرگشته و خورشید، به تب

۲

روز از رخ تو، چو شعله ای وام کند

تا حشر شود، دریده پیراهن شب

تصاویر و صوت

نظرات