
امیر معزی
شمارهٔ ۳۴
۱
دلم را یاری از یاری ندیدم
غمم را هیچ غمخواری ندیدم
۲
به قاف عشق بر سیمرغ شادی
اگر دیدی تو من باری ندیدم
۳
امید راحتی اندر که بندم
کزو در حال آزاری ندیدم
۴
دلم را با دهانت کاری افتاد
کز آن در بستهتر کاری ندیدم
۵
به هر بادی شود زلف تو از جای
به سان او سبکباری ندیدم
تصاویر و صوت

نظرات