
انوری
شمارهٔ ۲۱۳ - در وصل سرای مجدالدین ابوالحسن
۱
ای نمودار آفتاب بلند
گشته ایمن چو آسان ز گزند
۲
صورت فتح و قبهٔ ظفری
اینچنین دلگشای دشمن بند
۳
ساحتت آب قندهار ببرد
صنعتت بیخ نوبهار بکند
۴
سقف تو با سپهر همسایه
صحن تو با بهشت خویشاوند
۵
آسمانی که نیستت همتا
یا بهشتی که نیستت مانند
۶
از تو آباد باد و فرخ باد
آنکه بنیاد فرخ تو فکند
۷
مجد دین بوالحسن هست عقیم
مادر عالم از چو او فرزند
۸
آنکه دستش به دادن روزی
آمد اندر زمانه روزی مند
۹
تا ز تاریخها شود معلوم
کز فلان چند شد ز بهمان چند
۱۰
عدد سالهای عمرش باد
همچو تاریخ پانصد و چل و اند
تصاویر و صوت


نظرات