عارف قزوینی

عارف قزوینی

شمارهٔ ۳۵ - گدای عشق

۱

گدای عشقم و سلطان حسن شاه من است

به حسن نیت عشقم خدا گواه من است

۲

خیال روی تو در هر کجا که خیمه زند

ز بی‌قراری‌ام آنجا قرارگاه من است

۳

به محفلی که تویی صدهزار تیر نگاه

روانه گشته ولی کارگر نگاه من است

۴

هزار برق نظر خیره سوی روی تو لیک

شعاع روی تو از پرتو نگاه من است

۵

برای خود کلهی دوخت زین نمد هرکس

چه غم ز بی‌کلهی کآسمان کلاه من است

۶

خرابه‌ای شده ایران و مسکنِ دزدان

کنم چه چاره که اینجا پناهگاه من است

۷

اگرچه عشق وطن می‌کشد مرا اما

خوشم به مرگ که این دوست خیرخواه من است

۸

ز تربت من اگر سر زند گیاه و از آن

به رنگ خون گلی ار بشکفد گیاه من است

۹

در این دو روزهٔ ایام غم مخور که گرت

غمی بُوَد غمت آسوده در پناه من است

۱۰

ز راه کج چو به منزل نمی‌رسی برگرد

به راه راست که این راه شاهراه من است

۱۱

در اشتباه بشد عمر و من یقین دارم،

که آنچه به ز یقین است اشتباه من است

۱۲

اگرچه بیشتر از هر کسی گنهکارم

ولیک عفو تو بالاتر از گناه من است

۱۳

حقوق خویش ز مردان اگر زنان گیرند

در این میان من و صد دشت زن سپاه من است

۱۴

گریخت هر که ز ظلمی به مأمنی عارف

شرابخانه در ایران پناهگاه من است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
غبار ره
۱۴۰۱/۰۲/۰۴ - ۰۵:۵۳:۵۹
بیت ۱۱ باید چنین باشد: در اشتباه شد عمر من و    یقین دارم
user_image
محمد صفاییان
۱۴۰۱/۰۸/۰۴ - ۱۴:۵۸:۳۷
این غزل را با صدای بانو هایده بشنوید دستگاه شور در لینک زیر پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
راگه ایلام
۱۴۰۱/۱۰/۰۱ - ۱۴:۰۴:۵۷
ابیاتی از این غزل رو استاد بنان در آلبوم یک شاخه گل خوانده اند.
user_image
صادق نایبی ایرانی خراسانی
۱۴۰۱/۱۲/۲۲ - ۱۷:۳۲:۴۰
گلهای رنگارنگ شماره ۲۴۹
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۴/۱۶ - ۰۱:۴۴:۵۶
در اشتباه بشد عمر و من یقین دارم،