فخرالدین اسعد گرگانی

فخرالدین اسعد گرگانی

بخش ۲۰ - آگاهى یافتن ویرو از بردن شاه ویس را

۱

چو ویرو از شهنشاه آگاهی یافت

ز تارم باز گشت و تیره بشتافت

۲

چو او آمد شهنشه بود رفته

به چاره ماهرویش را گرفته

۳

هزاران گوهر زیبا سپرده

به جای او یکی گوهر ببرده

۴

بخورده با پسر زنهار شهرو

نهاده آتش اندر جان ویرو

۵

دل ویرو پر از پیکان تیمار

هم از مادر هم از خواهر به آزار

۶

هم از باغ وفا رفته بهارش

هم از کاخ صفا رفته نگارش

۷

حصارش درج و در افتاده از درج

کنارش برج و ماه افتاده از برج

۸

چو کان سیم بود از ویس جانش

قضا پرداخته از سیم کانش

۹

اگرچه کان سیمین بی گهر شد

ز گوهر چشم او کان دگر شد

۱۰

دل ویرو ز هجران بود نالان

دل موبد ز جانان بود بالان

۱۱

گهی بارید چشمش بر گل زرد

گهی نالید جانش از غم و درد

۱۲

چنان بگسست غم رنگ از رخانش

که گفتی از تنش بگسست جانش

۱۳

جدایی پردهٔ صبرش بدرید

ز مغزش هوش چون مرغی بپرید

۱۴

بسی نفرید بر گشت زمانه

که کردش تیر هجران را نشانه

۱۵

ازو بستد نیازی دلبرش را

به خاک افگند ناگه اخترش را

۱۶

ولیکن گرچه با ویرو جفا کرد

بدان کردار با موبد وفا کرد

۱۷

ازو بستد دلارام و بدو داد

یکی بیداد برد از وی یکی داد

۱۸

یکی را خانهٔ شادی کَشُفته

یکی را باغ پیروزی شکفته

۱۹

یکی را سنگ بر دل خاک بر سر

یکی را جام بر کف دوست در بر

تصاویر و صوت

ویس و رامین به تصحیح ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۱۲۶
ویس و رامین به تصحیح مجتبی مینوی - ج ۱ (متن) - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۹۳
ویس و رامین (با دو گفتار از صادق هدایت و مینورسکی) به تصحیح محمد روشن - فخرالدین اسعد گرگانی - تصویر ۸۳

نظرات

user_image
باران
۱۳۹۲/۰۵/۰۴ - ۰۸:۵۲:۱۴
بیت 10 بالان خیلی زیباست یعنی بالنده
user_image
شیرو
۱۳۹۲/۰۵/۰۴ - ۰۸:۵۳:۴۴
بیت 11 کلمه دوم به گمانم بارید باشد و نه آرید
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۴ - ۱۶:۱۸:۴۳
نفریدن یعنی نفرین کردن !
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۴ - ۱۶:۱۹:۱۰
بالان معنی تله هم می دهد