آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۴۸۰

۱

پیر میخانه پی دعوت مستان چو درآید

حق کند عفو گناهان در رحمت بگشاید

۲

پرده برجا نگذارد همه افلاک بسوزد

آه مستی سحر از سینه سوزان چو برآید

۳

ساقیا ما همه عطشان و تو خود خضر زمانی

تو مسیحی و همه خلق چنین مرده نشاید

۴

این چه جلاد که کس از دم تیغش نگریزد

وین چه صیاد که وحشی بکمندش بگراید

تصاویر و صوت

نظرات