آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۵۲۴

۱

ببزم جلوه گر ار روی ماه من باشد

چه جای ماه فلک شمع انجمن باشد

۲

خواص خویش دهد لیک دیو جم نشود

نگین جم که در انگشت اهرمن باشد

۳

زره زحلقه زلفین تو بتن پوشم

اگر کمان قضا در کمین من باشد

۴

گرفته خال و خطت گرد آن لب شکرین

خوش اتحادی در طوطی و زغن باشد

۵

که دیده سرو چمن را کله نهاده بسر

که دیده ماه فلک را که در سخن باشد

۶

زباغ خلد بدامت نشست آشفته

که چین حلقه زلف تواش وطن باشد

۷

بگو تو حرفی و خلق ازگمان برون آور

که هر چه دل همه خواهد در آن دهن باشد

۸

چه غم زتابش خورشید در صف محشر

مرا که تکیه به سلطان اباالحسن باشد

تصاویر و صوت

نظرات