
آشفتهٔ شیرازی
شمارهٔ ۵۴۳
۱
کمتر بنفشه بوی کن ای غیرت بهار
ترسم که باغ روی تو گردد بنفشه زار
۲
نه حاجتی بگل بودش نه بسنبلی
آنرا که باغ چهره بهار است و مو تتار
۳
ای بوستان معنوی از داغ صورتت
زاطراف عاشقان تو چون لاله داغدار
۴
گلراست پنجروزه تو را حسن بر دوام
آنرا خزان قرین و تو را نوبهار یار
۵
گر بلبلی بنالد بر گلبنی زشوق
عشاق در نوا بگل روی تو هزار
۶
سرو از تو ناز دارد و نسرین زتو صفا
حسن گلست از تو بگلزار مستعار
۷
آشفته را مران تو زگلزار خویشتن
بی عندلیب نیست سزا طرف لاله زار
۸
وانگاه عندلیبی و دستان سرای شاه
حیدر که آفرینش از او جوید افتخار
نظرات