آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۸۵۲

۱

چندان بکویت ما پا فشردیم

تا سر باخلاص آنجا سپردیم

۲

طوق سگانت کرده بگردون

خود را به تلبیس زآنها شمردیم

۳

گر بود عقلی و ربود دینی

بالجمله پیشت تسلیم کردیم

۴

گر فحش گفتی کردم دعایت

گر زهر دادی چون قند خوردیم

۵

ساقی زرحمت دریاب دریاب

گر صاف نبود ممنون دردیم

۶

در پیش تو غیر تا جان فدا کرد

ار رشک خجلت صد بار مردیم

۷

ما را عمل نیست آشفته مطلق

یک کوه عصیان همراه بردیم

۸

ای نور سرمد ای صهر احمد

ما از سگانت خود را شمردیم

تصاویر و صوت

نظرات