آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

شمارهٔ ۹۴۵

۱

ای دل سمندر ناشده بر آتش روشن مزن

طلقی چو اهل شعبده‌ای مدعی بر تن مزن

۲

این شر زسرت شد عیان خود بر شرابش بسته

ای باده خوار دل سیه لاف از می روشن مزن

۳

روشن مکن بزم رقیب ایشمع بزم عاشقان

پروانه دیگر مسوز آتش بجان من مزن

۴

زآن آتشین عارض مگو بر بند لب از گفتگو

من آتشتی دارم نهان بر آتشم دامن مزن

۵

ای سالک راه هدی مطلب مجو جز از خدا

تا دوست داری دست رس هرگز در دشمن مزن

۶

نه تیر آه خستگان دارد گذر از آسمان

ایمدعی روهان هان تو لاف از جوشن مزن

۷

موران دشت عشق را از حشمت جم باک نه

در بارگاه کبریا گو دم زما و من مزن

۸

نام علی بر بر زبان تا خصم تو آید بجان

جز اسم اعظم ناوکی بر جان اهریمن مزن

۹

آتش فشانی از دهن تا کی چو شمع انجمن

آشفته آتش بیش از این بر جان مرد و زن مزن

تصاویر و صوت

نظرات