
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۱۳
۱
در باز شد ز میکده ناموس و نام را
ساقی صلای باده بگو خاص و عام را
۲
مست و خراب و بیخودم ای پیر می فروش
بنمای راه میکده مستان جام را
۳
دریاب ساقیا بدو جامی دگر مرا
هشیار ساز بیخود مست مدام را
۴
دوران بکام ماست بده باده ساقیا
از من مپرس هیچ حلال و حرام را
۵
مست شراب عشق ز هشیار عقل به
با زاهدان بگوی ز ما این پیام را
۶
زلف چوشب حجاب رخ همچو مه چراست؟
بگشا ز رونقاب و بروز آرشام را
۷
مفتی چو عقل ره نبرد در مقام عشق
از عاشقان بجوی نشان این مقام را
۸
عشاق پخته در حرم وصل محرمند
کی ره بود ببزم تو زهاد خام را
۹
در عاشقی چو شهره شهرم اسیریا
گر عاقلی ز ما مطلب ننگ و نام را
نظرات