اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۱۵

۱

ای دوست نقاب زلف بگشا

بی پرده بما جمال بنما

۲

حیفست جمال ذات مطلق

مخفی شده در صفات و اسما

۳

رخسار تو گر نقاب برداشت

هر ذره نمود مهر والا

۴

در کسوت صورتست و معنی

پیوسته جمال دوست پیدا

۵

در پرتو حسن اوست حیران

جان و دل عاشقان شیدا

۶

بگشود صبا گره ز زلفت

از دام بلا رهید جانها

۷

هر دم بلباس غیر آن یار

بر جمله جهان نمود خود را

۸

پیداست ز روی ماه رویان

خورشید جمال دلبر ما

۹

هر لحظه بنقش دیگر آن یار

بر دیده دل شود هویدا

۱۰

گه خضر و گهی مسیح گردد

گه آدم و نوح و گاه حوا

۱۱

آزاده ز قید شد اسیری

تا دید جمال دوست هر جا

تصاویر و صوت

نظرات