
اسیری لاهیجی
شمارهٔ ۳۴۹
۱
ما عاشق مست آن لقائیم
معشوقه پرست بی نوائیم
۲
شیدائی عشق و بیخود از خود
مست می لعل جانفزائیم
۳
بیگانه ز عقل و صبر و هوشیم
با عشق و جنون آشنائیم
۴
وقت است بدر شویم از خود
در کوی قلندری درآئیم
۵
ما رند و قمارباز و بی باک
هم گوشه نشین و پارسائیم
۶
اوباش و حریف شاهد و می
هم صاحب ورد و با دعائیم
۷
پیوسته شدست جان بجانان
تا ماز خودی خود جدائیم
۸
مائی و منی حجاب ره بود
مائی چو برفت مانه مائیم
۹
با دوست یکی شویم اسیری
از قید خودی اگر برائیم
نظرات