اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

شمارهٔ ۴۳۴

۱

هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیان

در زیر کفر زلف تو ایمان رخسارت نهان

۲

ایمان ز وجهی کفردان و ز روی کفر ایمان شمر

کو محرمی تا بشنود از باب معنی این بیان

۳

ایمان و کفر زلف و رو پیوسته با یکدیگرند

زین طرفه تر نشنید کس ایمان و کفر توأمان

۴

در ظلمت زلفت دلم تنگ امدست ای کاشکی

نور رخت پیدا شدی ظلمت نماندی درمیان

۵

رسم بت و زنار را آورد زلفت در میان

کافر اگر فرصت دهی، نگذارد از ایمان نشان

۶

کثرت خیال است و گمان، وحدت یقین جاودان

این بس عجب کان یارما دارد یقین را در گمان

۷

در قید دام فتنه ام از زلف خم اندر خمت

جان اسیری زین بلا هرگز مبادا در امان

تصاویر و صوت

دیوان اشعار و رسائل شمس الدین محمد اسیری لاهیجی به کوشش برات زنجانی - شمس الدین محمد اسیری لاهیجی - تصویر ۲۸۷

نظرات