
حکیم سبزواری
شمارهٔ ۱۰۰
۱
ریزد عرق ز روی تو یادانه گهر
ام حل فیک عقد ثریا علی قمر
۲
نور الجبین ام هو بالطور مضئة
زلف است بر عذار تو یا عود بر جمر
۳
سرو قباپوش خطایی کند خرام
در الدموع حیث خطا طرفنا نثر
۴
طاق است ابروی تو در آفاق بس بلند
وتر قسیکم فاصابت بلا و تر
۵
ای آنکه تیر چشم تو از سر خطا نرفت
فی شرعکم بای خطآء دمی هدر
۶
بر حال من بسوخت دل دشمنان من
مالان من حوی کبدی قلبک الحجر
۷
درویش بینوایم و تو پادشاه حسن
کلم فما یضرک لوفزت بالدرر
۸
زین آستان مخوان به پناه دگر مرا
ذر نی علی ذراه فمادونه و ذر
۹
محمل مبند بر شتر ای ساربان دوست
یا رکب اسبلت عبرانی فما عبر
۱۰
اسرار عشق هرچه نهفتم نداد سود
آخر ز هفت پرده بشد اشک پرده در
نظرات