عطار

عطار

غزل شمارهٔ ۵۸۴

۱

هر شبی وقت سحر در کوی جانان می‌روم

چون ز خود نامحرمم از خویش پنهان می‌روم

۲

چون حجابی مشکل آمد عقل و جان در راه او

لاجرم در کوی او بی عقل و بی جان می‌روم

۳

همچو لیلی مستمندم در فراقش روز و شب

همچو مجنون گرد عالم دوست جویان می‌روم

۴

هر سحر عنبر فشاند زلف عنبر بار او

من بدان آموختم وقت سحر زان می‌روم

۵

تا بدیدم زلف چون چوگان او بر روی ماه

در خم چوگان او چون گوی گردان می‌روم

۶

ماه رویا در من مسکین نگر کز عشق تو

با دلی پر خون به زیر خاک حیران می‌روم

۷

ذره ذره زان شدم تا پیش خورشید رخش

همچو ذره بی سر و تن پای کوبان می‌روم

۸

چون بیابانی نهد هر ساعتی در پیش من

من چنین شوریده دل سر در بیابان می‌روم

۹

تا کی ای عطار از ننگ وجود تو مرا

کین زمان از ننگ تو با خاک یکسان می‌روم

تصاویر و صوت

دیوان عطار به کوشش بدیع الزمان فروزانفر - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۴۸۵
منتخب اشعار شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری (غزلیات، قصاید، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، اسرار نامه، خسرو نامه، مختار نامه) به اهتمام و تصحیح دکتر تقی تفضلی - فریدالدین محمد عطار نیشابوری - تصویر ۱۸۴

نظرات

user_image
ramin
۱۳۹۷/۱۱/۳۰ - ۱۴:۵۰:۳۰
این شعر را هنرمند خوشصدا بیژن بیگنی در آلبوم افسانه سرزمین پدرم آهنگ شوریده دل محشر اجرا کرده.
user_image
ی.ج.بافتی
۱۳۹۸/۱۱/۰۹ - ۲۰:۰۲:۳۶
هر سحر عنبر فشاند زلف عنبر بار اوبجای عنبر بار باید عنبر ریز باشد.بنابراین:هر سحر عنبر فشاند زلف عنبر ریز او
user_image
سید محسن
۱۴۰۰/۱۰/۱۴ - ۱۱:۳۳:۵۲
بنظر می رسد که عنبر را نمی ریزند . پس شاید زلف عنبر بو هم بتواند گزینه درستی باشد