
عطار
غزل شمارهٔ ۸
۱
چون شدستی ز من جدا صنما
مُلْتَقَى لِمْ تَرَکْتَ بِیْ نَدَما
۲
حق میان من و تو آگاه است
هُوَ یَکْفی مِنَ الَّذی ظَلَما
۳
ور به دست تو آمده است اجلم
قَدْ رَضیْتُ بِما جَرى قَلَما
۴
گشت فانی ز خویش چون عطار
گفت غیر از وجود حق عدما
تصاویر و صوت



نظرات
ن و القلم
علی عباس زلیخة