
عطار
(۲) حکایت آن بزرگ با خواجه علی طوسی
۱
بزرگی هم نکودل هم نکو عقل
ز خواجه بوعلی طوسی کند نقل
۲
که این ساعت تو در عین بلائی
که از سر تا قدم جمله فنائی
۳
همه پشتی همه رو گرد در راه
همه رؤیت همه دیده شو آنگاه
۴
همه دیده همه دل شو بیکبار
که تا آگه شوی زین رمز بسیار
۵
اگر تو جملهٔ دل درد گردی
همه درمان شوی و مرد گردی
۶
اگر تو درد خواهی تا بدانی
ترا مرگست روی ای زندگانی
۷
ولی میدان که عین درد آنست
که هرگز در دو عالم کس ندانست
نظرات
میثم رییسیان