
عطار
شمارهٔ ۳
۱
خون شد همه جانها و جگرها همه ریش
و آگاه نگشت هیچ کس از کم و بیش
۲
خوش خوش بشنو حدیث خویش ای درویش
از پس منشین که کار داری در پیش
نظرات