
عطار
شمارهٔ ۳۰
۱
دردا که جفای چرخ پیوسته بماند
وین جان نفس گسسته دل خسته بماند
۲
از بس که فرو خورد زمین خون جگر
بنگر که زمین چون جگر بسته بماند
نظرات