
عطار
شمارهٔ ۸۸
۱
شمع آمد و گفت: اگر بمی باید رفت
شک نیست که زودتر بمی بایدرفت
۲
چون در بند است پایم و ره در پیش
ناکام مرا به سر بمی باید رفت
تصاویر و صوت

نظرات