
عطار
شمارهٔ ۸۹
۱
شمع آمد و گفت: کار در کار افتاد
در سوختنم گریستن زار افتاد
۲
از بس که عسل بخوردم از بیخبری
در من افتاد آتش و بسیار افتاد
تصاویر و صوت


نظرات