
عطار
شمارهٔ ۴۴
۱
زین کژ که به راستی نکو میگردد
ماییم و دلی که خون درو میگردد
۲
ای بس که بگردیم من و چرخ ولیک
من خاک همی گردم و او میگردد
نظرات