عطار

عطار

شمارهٔ ۴۱

۱

زان روز که در صدر خودی بنشستم

تا بنشستم به بیخودی پیوستم

۲

دریای عدم شش جهتم بگرفتهست

من، یک شبنم، چه گونه گویم: هستم

تصاویر و صوت

نظرات