آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۲۰۲

۱

کنی تا چند آزارم که زاری‌های من بینی؟!

به یاری کوش چون یاران، که یاری‌های من بینی!

۲

سپردم دل، چو روز اولم دیدی، سرت گردم؛

بیا تا روز آخر جان‌سپاری‌های من بینی

۳

تو کز شوخی قرارت نیست بر مرکب، تماشا کن

که چون گرد از قفایت بی‌قراری‌های من بینی!

۴

نخستت بی‌وفا گفتند و، نشنیدم ز کس، اکنون

بیا کز طعن مردم، شرمساری‌های من بینی

۵

تو شاه حسنی و، ناید پسندت بنده‌ای جز من؛

اگر از بندگان خدمتگزاری‌های من بینی

۶

گزینی غیر را بر من، دریغ از روزگار خط؛

که ناسازی غیر و سازگاری‌های من بینی!

۷

بهر کس راز خود گفتی، سمرشد در جهان آذر

به من گر باز گویی، رازداری‌های من بینی

تصاویر و صوت

دیوان لطفعلی بیک آذر بیگدلی به کوشش حسن سادات ناصری و غلامحسین بیگدلی - لطفعلی بیک آذر بیگدلی - تصویر ۳۶۸

نظرات