
باباافضل کاشانی
رباعی شمارهٔ ۱۴۷
۱
ای دل ز غم جهان که گفتت خون شو
یا ساکن عشوه خانهٔ گردون شو
۲
دانی چه کنی چو نیست سامان مُقام
انگار درون نیامدی، بیرون شو
نظرات