
شیخ بهایی
بخش ۱۳ - علی سبیل التمثیل
۱
بود در شهر هری، بیوه زنی
کهنه رندی، حیلهسازی، پرفنی
۲
نام او، بیبی تمیز خالدار
در نمازش، بود رغبت بیشمار
۳
با وضوی صبح، خفتن میگزارد
نامرادان را بسی دادی مراد
۴
کم نشد هرگز دواتش از قلم
بر مراد هرکسی، میزد رقم
۵
در مهم سازی اوباش و رنود
دائما، طاحونهاش در چرخ بود
۶
از ته هر کس که برجستی به ناز
میشدی فیالحال، مشغول نماز
۷
هرکه آمد، گفت: بر من کن دعا
او به جای دست، برمیداشت پا
۸
بابها مفتوحة للداخلین
رجلها، مرفوعة للفاعلین
۹
گفت با او رندکی، کای نیک زن
حیرتی دارم، درین کار تو من
۱۰
زین جنابتهای پیدرپی که هست
هیچ ناید در وضوی تو شکست
۱۱
نیت و آداب این محکم وضو
یک ره از روی کرم، با من بگو
۱۲
این وضو از سنگ و رو محکمتر است
این وضو نبود، سد اسکندر است
تصاویر و صوت


نظرات
arabi.۱۸
دشتی
شهریار
مرداویج
محسن
محمد باقر انصاری